فارسی
Perspective

جنگ علیه ایران را متوقف کنید!

دود از یک تاسیسات ذخیره نفت در تهران پس از هدف قرار گرفتن توسط اسرائیل مشاهده می‌شود. [عکس از آسوشیتدپرس/وحید سالمی] [AP Photo/Vahid Salemi]

بیانیه زیر پیش از حملات هوایی گسترده دولت ترامپ علیه ایران  در روز شنبه منتشر شد. گرچه این بیانیه پیش از وقوع این رویداد ها نوشته شده است، اما تحلیل آن از نیروهای زیربنایی محرکِ جنگ امپریالیستی و خطرِ شعله ور شدن یک آتش جهانی، تنها بیش‌از‌پیش با این آخرین اقدام تجاوزکارانه و جنایت‌بار، تأیید می‌شود.

امپریالیسم آمریکا و رژیم دست نشانده اسرائیلی آن همچنان به تشدید جنگ تجاوزکارانه غیرقانونی و غیر موجه خود علیه ایران ادامه می‌دهند و هواپیماهای بی - ۲ قادر به حمل تسلیحات اتمی و گروه‌های ضربتی ناو هواپیمابر ایالات متحده در حال تدارک برای حمله‌ای قریب‌الوقوع هستند.

تقریباً یک ربع قرن پس از تهاجم ایالات متحده به افغانستان و عراق، طبقه حاکمه آمریکا بار دیگر در حال تدارک برای شروع یک جنگ جنایتکارانه است، این بار علیه کشوری پهناور با جمعیتی بیش از سه برابر جمعیت عراق.

دیکتاتورِ بالقوه، دونالد ترامپ و الیگارشی مالی که  از طریق  احزاب جمهوری‌خواه و دموکرات حکومت می‌کند، از طریق جنگ امیدوارند که:

۴۵ سال پس از آنکه مردم ایران دیکتاتوری سلطنتی شاهِ منصوب آمریکا را سرنگون کردند، قل و زنجیرهای انقیاد نو استعماری را دوباره بر ایران تحمیل کنند.

تضمین کنترل لجام گسیخته امپریالیسم آمریکا بر منطقه‌ی اصلی صادرکننده‌ی نفت جهان و مسیرهای کلیدی تجارت دریایی جهانی، به منظور تدارک برای جنگ با رقبای استراتژیک اصلی واشنگتن، چین و روسیه.

جلوگیری از بحران اقتصادی و فروپاشی مالی از طریق چپاول.

منحرف کردن توجه از یک بحران عظیم داخلی و مخالفت‌های اجتماعی فزاینده. 

عواقب این قمار بی محابانه برای مردم ایران، خاورمیانه و کل جهان فاجعه‌بار خواهد بود.

برای امپریالیسم آمریکا، با وجود تمام گانگستریسم به شدت مسلحانه اش، خدعه و خیانت های بیش از حدش، نتیجه‌ی این جنگ نه کمتر — و احتمالا بمراتب فاجعه بار تر از «جنگ‌های انتخابیش » که در افغانستان، عراق، ویتنام و کره به راه انداخت، خواهد بود.

از سوی دیگر، نهادهای سیاسی در ایالات متحده و دیگر مراکز امپریالیستی، کاملا در حالت تبلیغات جنگی هستند. ایران به عنوان یک «دولت تروریستی» و یک تهدید «وجودی» برای مردم اسرائیل و آمریکا بدنام جلوه داده می شود.

اما پس از دهه‌ها دروغ و جنایت—پس از آن‌همه بمبارانهای تبلیغاتی ادعایی درباره‌ی وجود «سلاح‌های کشتار جمعی» در عراق و دفاع بی‌پایان از اسرائیل، که هدفش کشتار و اخراج فلسطینیان غزه است، در حالی که بیمارستان‌ها را بمباران و مردمی را که در صف غذا ایستاده‌اند قتل‌عام می‌کند، چه کسی این حرف ها را جدی خواهد گرفت؟

بیست و دو سال پیش، در آغاز تهاجم «شوک و وحشت» پنتاگون به عراق، دیوید نورث، رئیس وب‌سایت جهانی سوسیالیستی، نوشت: «صرف‌نظر از نتیجه‌ی مراحل اولیه‌ی این یورش، امپریالیسم آمریکا با فاجعه دیدار خواهد داشت، نمی‌تواند جهان را تسخیر کرده، و دوباره قید و بندهای استعماری را بر توده‌های خاورمیانه تحمیل کند.»

امپریالیسم آمریکا نه تنها علیه ۹۰ میلیون نفر از مردم ایران، بلکه علیه تمامی جهان به جنگ می‌رود. روز جمعه، میلیون‌ها نفر در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه به خیابان‌ها آمدند تا مخالفت خود را با تجاوز غیرقانونی آمریکا و اسرائیل اعلام کنند.

در سراسر جهان، مردم می‌فهمند که دولت ترامپ در حال تدارک برای آغاز یک جنگ تجاوزکارانه در ائتلاف با اسرائیل است، رژیمی که حمله نسل‌کشانه‌اش به غزه، آن را به منفورترین دولت در جهان تبدیل کرده است.

در ایالات متحده، یک جنبش توده‌ای رو به رشد علیه ترامپ در جریان است، و۱۰ تا ۱۵ میلیون نفر در اعتراضات  ۱۴ ژوئن «نه به  پادشاهی» شرکت کردند. علاوه بر این، نظرسنجی روزنامه واشنگتن پست نشان داد آمریکایی‌هایی که در این نظرسنجی مشارکت داشتند با تفاوتی تقریباً دو به یک با دخالت ایالات متحده در جنگ علیه ایران مخالفند.

طبقه کارگر، همانطور که مارکسیست‌های کلاسیک توضیح داده‌اند، باید موضع خود را در قبال هر جنگ با بررسی منافع اجتماعی دخیل در آن ارزیابی کند.

جنگ ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران یک جنگ امپریالیستی است. این جنگ علیه کشوری به راه افتاده که از نظر تاریخی تحت ستم بوده است. عامل غالب در تاریخ سیاسی آن، مبارزه‌ای صدساله برای رهایی ابتدا از سلطه امپریالیسم بریتانیا، و سپس آمریکا بوده است.

به علاوه، این جنگ بخشی از یک زنجیره در هم تنیده عملیات نظامی چندین دهه ای است. همان دولت‌ها، سازمان‌ها و رسانه‌هایی که اکنون از یورش اسرائیل به ایران حمایت می‌کنند، پیش‌تر سرسخت ترین حامیان جنگ علیه روسیه بودند، جنگی که توسط قدرت‌های امپریالیستی تحریک شد و با استناد به تهاجم روسیه به اوکراین توجیه شد.

در طول ۳۵ سال گذشته، امپریالیسم آمریکا کوشیده است تا پیامدهای موج انقلاب‌های ضداستعماری و اجتماعی قرن بیستم را معکوس کرده و از طریق نظامی‌گری و تجاوز روزافزون با فرسایش هژمونی جهانی خود مقابله کند.

وب‌سایت جهانی سوسیالیستی، کمیته بین‌المللی انترناسیونال چهارم و احزاب برابری سوسیالیستی وابسته به آن، صراحتا از شکست امپریالیسم آمریکا و عامل دست‌نشانده اسرائیلی آن حمایت می‌کنند.

ایران کشوری سرمایه‌داری است که تحت حاکمیت یک رژیم ارتجاعی بورژوا-ناسیونالیستی قرار دارد. بزرگ‌ترین دغدغه این رژیم که بر اساس انقلاب ۱۳۵۷ به قدرت رسید، طبقه کارگر است. در مواجهه با تهدیدهای فزاینده آمریکا طی دو دهه گذشته، بورژوازی ایران از یک سو بارها تلاش کرده با واشنگتن به توافق برسد و از سوی دیگر، در صدد برآمده است تا آن‌چه که از امتیازات اجتماعیِ به دست آمده از انفجار توده‌ایِ پس از سرنگونی شاه باقی مانده را نابود کند.

کمیته بین‌المللی انترناسیونال چهارم مخالف دولت بورژوایی در ایران است. اما موضع آن در قبال جنگ قریب‌الوقوع بر این واقعیت استوار است که ایران، کشوری از نظر تاریخی تحت ستم، از سوی ائتلافی از قدرت‌های امپریالیستی در معرض تهدید به انقیاد و نابودی است. مقاومت ایران در برابر یورش امپریالیستی کاملاً مشروع و از نظر سیاسی مترقی است.

کسانی که استدلال می‌کنند ماهیت ارتجاعی دولت ایران، حق این کشور برای دفاع از خود را منتفی می‌کند، پوششی «چپ‌نما» برای جنگ‌افروزی امپریالیستی فراهم می‌آورند.

همانطور که لئون تروتسکی در سال ۱۹۳۷، اندکی پس از آنکه امپریالیسم ژاپن جنگ اشغالگرانه خود را علیه چین آغاز کرد نوشت، وقتی یک کشور تحت ستم مورد حمله امپریالیستی قرار می‌گیرد، وظیفه سوسیالیست‌ها دفاع از آن کشور صرف نظر از ماهیت ارتجاعی دولت آن است. تروتسکی در پاسخ به کسانی که از دفاع از چین به این دلیل که در آن زمان توسط چیانگ کای‌-شک و حزب بورژوا- ناسیونالیست کومین‌تانگ رهبری می شد، که انقلاب ضد امپریالیستی ۱۹۲۵-۱۹۲۷ را خفه کرد و ده‌ها هزار کارگر با اندیشه انقلابی را قتل عام نمود، امتناع می‌کردند، توضیح داد:

چین کشوری نیمه‌مستعمره است که ژاپن دارد، در برابر چشمان ما، آن را به یک کشور مستعمره تبدیل می‌کند. مبارزه ژاپن امپریالیستی و ارتجاعی است. مبارزه چین رهایی‌بخش و مترقی است. ...

ژاپن و چین در یک سطح تاریخی نیستند. پیروزی ژاپن به معنای به بردگی کشیدن چین، پایان توسعه اقتصادی و اجتماعی آن و تقویت وحشتناک امپریالیسم ژاپن خواهد بود. برعکس، پیروزی چین به معنای انقلاب اجتماعی در ژاپن و توسعه مستقل، یعنی عاری از سرکوب خارجی مبارزه طبقاتی در چین خواهد بود.

طبقه کارگر در ایران و در سطح جهانی باید با تهاجم آمریکا و اسرائیل مخالفت کند، اما آنها باید این مخالفت را از طریق روش‌های مبارزه طبقاتی خودشان انجام دهند. این به معنای سازماندهی یک ضدحمله جهانی طبقه کارگر است که مبارزه علیه جنگ امپریالیستی و حمله روزافزون به حقوق اجتماعی و دموکراتیک طبقه کارگر را به مبارزه علیه سرمایه‌داری پیوند می‌دهد. این امر مستلزم مبارزه برای ایجاد بخش‌هایی از کمیته بین‌المللی انترناسیونال چهارم در ایران، در سراسر خاورمیانه و در سطح بین‌المللی است.

از نظر نظامی متعارف، مهاجمان آمریکایی-اسرائیلی  در قدرت تخریبی از برتری عظیمی برخوردارند. اما همانگونه که تاریخ انقلاب‌ها و جنگ‌های ضد استعماری مکررا نشان داده است، قدرت نظامی، اگرچه مهم است، اما تنها یکی از عوامل است.

نقطه‌ضعف اصلی امپریالیسم در پتانسیل عظیم و در حال گسترش سریع مخالفت‌های اجتماعی در خاورمیانه، سراسر آسیا، آفریقا و در مقاومت فزاینده کارگران در مراکز امپریالیستی نهفته است.

این آن نیرویی است که پاسخ قاطع به تجاوز امپریالیستی و جنگ جهانی رو به گسترش را شکل می دهد و باید بسیج شود. این امر تنها از طریق مخالفت آشتی‌ناپذیر با همه بورژوازی‌های رقیب، دولت‌ها و نمایندگان سیاسی آنها امکان‌پذیر است.

در ایالات متحده، همه جناح‌های حزب دموکرات و ارگان رسانه‌ای اصلی آن، نیویورک تایمز، از جنگی حمایت می‌کنند که توسط رئیس‌جمهوری سازماندهی شده است که خودشان ادغان دارند به طور سیستماتیک قانون اساسی را نقض می‌کند و در پی برقراری یک دیکتاتوری ریاست‌جمهوری است.

ترامپ در دو جبهه در حال جنگ است: در خارج از کشور علیه ایران و در داخل علیه حقوق دموکراتیک و طبقه کارگر. این دو، دو وجه یک فرآیند واحد هستند. جنگ با ایران به ناگزیر با تشدید سرکوب سیاسی و اعمال ریاضت اجتماعی همراه خواهد بود. با بودجه‌ی نظامی که هم‌اکنون از یک تریلیون دلار فراتر رفته است، این طبقه‌ی کارگر خواهد بود که باید هزینه‌ی آن را بپردازد.

تلاش ضد قانون اساسی ترامپ برای برپایی یک دیکتاتوری ریاست جمهوری در ایالات متحده و آغاز جنگی غیرقانونی علیه ایران، عناصر درهم‌تنیدهٔ یک دولت جنایتکار هستند. تعامل این عناصر، ایالات متحده و جهان را تهدید به فاجعه می‌کند. اگر کشوری وجود داشته باشد که به شدت نیازمند تغییر رژیم است، آن کشور ایالات متحده است.

فرآیندهای اساسی مشابه نیز در اروپا وجود دارند. مذاکراتی که قدرت‌های امپریالیستی اروپایی روز جمعه با وزیر امور خارجه ایران در وین برگزار کردند، یک دغلکاری با هدف ارعاب تهران به تسلیم شدن بود. هرگونه دلواپسی که آن‌ها در مورد عجله ترامپ به‌سوی جنگ دارند، نگرانی برای منافع غارتگرانهٔ خودشان است: اینکه مبادا در آتشی که ترامپ و نتانیاهو برافروخته‌اند بسوزند؛ اینکه جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه موجب انحراف تسلیحات نظامی آمریکا از اوکراین شود؛ و اینکه آنها در معرض خطر محروم شدن از غنایم فتوحات و غارت امپریالیستی توسط واشنگتن هستند.

رژیم‌های سرمایه‌داری چین و روسیه، بر اساس محاسباتی کاملاً عمل‌گرایانه و کوتاه‌مدت و با تکیه بر این امید که می‌توانند با ترامپ و امپریالیسم آمریکا به نوعی سازش برسند، هیچ اقدامی برای مخالفت با حمله به ایران انجام نداده‌اند.

در مورد رژیم ایران، رفتار آن قبل و در طول جنگ بر این دلالت دارد که بورژوازی ملی ناتوان از مبارزه با امپریالیسم است. حتی اکنون که ترامپ خواستار «تسلیم بی‌قید و شرط» شده است، این رژیم همچنان به دیکتاتور بالقوه فاشیستِ متوسل می شود در حالی که از گانگسترهای امپریالیست اروپایی می خواهد که به نمایندگی از طرف آن مداخله کنند.

این جنگ، مانند جنگ جهانی اول و دوم، ناشی از تضادهای اساسی سرمایه‌داری است: تضاد بین یک اقتصاد جهانی یکپارچه و سیستم منسوخ دولت ملی، و تضاد بین مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و ماهیت اجتماعی زندگی اقتصادی مدرن.

کمیته بین‌المللی انترناسیونال چهارم و احزاب برابری سوسیالیستی وابسته به آن، خواستار مخالفت توده ای با برنامه‌های دولت ترامپ برای آغاز جنگ مستقیم علیه ایران هستند. ما خواهان برگزاری اعتراضات، تظاهرات و اعتصابات برای مقابله با این اقدام تجاوزکارانهٔ امپریالیستی هستیم.

تنها طبقه کارگر بین‌المللی، مسلح به یک برنامه سوسیالیستی انقلابی، می‌تواند به جنگ امپریالیستی و نظام سرمایه‌داری مولد آن پایان دهد. کمیته بین‌المللی انترناسیونال چهارم اصرار دارد که مبارزه علیه جنگ باید با مبارزه برای قدرت کارگران و سازماندهی مجدد سوسیالیستی زندگی اقتصادی جهانی ترکیب شود.

Loading