سازمان ملل در 28 سپتامبر، پس از آن که بریتانیا، فرانسه و آلمان (تروئیکای سهگانه)، ایران را به نقض تعهدات هسته ای خود طبق موافقت نامه متهم کردند، و با فعال ساختن «مکانیسم ماشه» - تحریم هایی که علیه ایران تحت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) لغو شده بود- مجددا اعمال کرد.
ایران با این تهدید روبروست: تسلیم در برابر اوامر واشنگتن، پایان دادن برنامه هسته ایی و ختم اتحاد با روسیه و چین و یا روبرویی با یک حمله دیگر نظامی که بسیار مخرب تر خواهد بود. مارکو روبیو، وزیر امورخارجه ایالات متحده، این را «عملکرد رهبری قاطع جهانی از سوی فرانسه، آلمان و بریتانیا» توصیف کرد.
برجام در سال ۲۰۱۵ به طور مشترک توسط ایران، اتحادیه اروپا و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان امضا شد. دولت اول ترامپ در سال ۲۰۱۸ به طور یکجانبه از این توافق خارج شد و تحریمهای فلجکنندهای را علیه ایران اعمال کرد، از جمله سعی در جلوگیری از صادرات نفت ایران، همراه با تحریمهای ثانویه علیه کشورهایی که با ایران روابط تجاری داشتند – امری که ایران را در بحران اقتصادی عمیق تری فرو برد. همه این ها در حالی صورت می گرفت که تهران کاملا پایبند توافقنامه بود.
در حالی که قدرتهای اروپایی با خروج آمریکا از برجام که بر تجارت رو به رشدشان با ایران تأثیر گذاشته بود، مخالفت کردند، لکن هیچ اقدامی برای دور زدن تحریمهای آمریکا انجام ندادند و عملا خود را با واشنگتن همسو ساختند.
در ابتدا ایران به امید این که قدرتهای اروپایی یا راه حلی برای تحریمها پیدا می کنند و یا دولت ترامپ را متقاعد می سازند که به توافقنامه هسته ایی مجددا ملحق شود، به پایبندی به قرارداد ادامه داد. بعداً، با استناد به ماده ۳۶ توافق نامه برجام مبنی بر این که هر یک از طرفین میتواند نقض تعهدات توسط طرف دیگر را «به عنوان مبنایی برای توقف کامل یا جزئی از تعهدات خود تحت این برجام تلقی کند و/ یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد اطلاع دهد که معتقد است این موضوع عدم پایبندی قابل ملاحظه ایی را دربر می گیرد»، شروع به غنیسازی اورانیوم خود فراتر از حد توافق شده ۳.۵ درصد تا درجه خلوص ۶۰ درصدی کرد.
تحریمهای مجدد سازمان ملل موارد زیر را شامل می شود: ممنوعیت هرگونه تجارت و سرمایهگذاری مرتبط با برنامه هستهای و موشکهای بالستیک تهران، از جمله تحریم تسلیحاتی و محدودیتهای تولید موشکهای بالستیک؛ سرمایهگذاری خارجی جدید در بخش نفت و گاز ایران؛ تحریمهای گسترده علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بخش عمدهای از اقتصاد ایران را از طریق شرکتهای وابسته به خود کنترل میکند؛ مسدود کردن داراییها و ممنوعیت صدور ویزا، و همچنین توقف کامل غنیسازی اورانیوم و سایر فعالیتهای هستهای که قبلاً تحت برجام مجاز بودند. علاوه بر این، مکانیسم ماشه، ممنوعیت کامل کلیه معاملات تسلیحاتی با ایران را که در سال ۲۰۲۰ منقضی شده بود، دوباره اعمال میکند.
این تحریمها فشار بر اقتصاد ضعیف ایران را افزایش خواهد داد. اعتراضات و تظاهرات علیه دستمزدهای پرداخت نشده، حقوق بازنشستگی و شرایطی که در سراسر کشور برای سالها در اثر تحریمهای فلجکننده ایالات متحده و تحریمهای ثانویه ویران شده، کماکان ادامه دارد. این وضعیت منجر به افزایش تورم و کاهش شدید ارزش پول ایران شده است، به طوری که ارزش ریال در برابر هر دلار آمریکا به ۱,۱۲۳,۰۰۰ کاهش یافته که از زمان اعلام این خبر، این رقم پایینترین رکورد به حساب می آید.
خاموشیهای برق چه برنامهریزیشده و یا ناخواسته مکررا رخ می دهد، در عین حال تغییرات اقلیمی و سوءمدیریت مزمن دولت، ذخایر آبهای زیرزمینی را با سرعت نگرانکنندهای کاهش داده است، به طوری که ۲۴ استان از ۳۱ استان کشور با کمبود شدید آب مواجه هستند. دولت مجبور شده است که چهارشنبهها را در تهران و مناطق اطراف آن تعطیل عمومی اعلام کند تا مصرف انرژی و آب کاهش یابد.
ایران از تأثیر بمباران بیدلیل و جنایتکارانه آمریکا / اسرائیل در ماه ژوئن که تأسیسات صنعتی و هستهای اش را هدف قرار داد و سیاستمداران، دانشمندان و مقامات کلیدی کشور را ترور کرد، سر در گم شده است.
این جنگ در راستای هدف امپریالیسم آمریکا برای کنترل خاورمیانه با منابع غنی و مسیرهای حمل و نقل ژئواستراتژیکش – به عنوان پیش درآمدی برای رویارویی گستردهتر با چین – به راه انداخته شد. این جنگ متعاقب انتقال اسرائیل از فرماندهی مرکزی اروپایی ایالات متحده به فرماندهی مرکزی ایالات متحده توسط واشنگتن آغاز شد، که پس از برقراری توافقنامههای ابراهیم، همکاری نظامی مستقیم با کشورهای عربی را امکانپذیر ساخت. این امر باعث گسترش عظیم صادرات سلاح و ابزارهای اطلاعاتی و نظارتی اسرائیل به خلیج فارس شد و به نوبه خود جریان انتقال این فناوریها را به کشورهایی که با اسرائیل رابطه مستقم نداشتند، تسهیل کرد.
بمباران آمریکا/اسرائیل پس از تقریباً دو سال حملات اسرائیل به متحدان منطقهای ایران، حزبالله در لبنان، سوریه و حوثیها در یمن، و تضعیف شدید آنها، و مهمتر از همه حماس و فلسطینیها در غزه، صورت گرفت. تحریم تسلیحاتی ایران با هدف جلوگیری از توانایی این کشور در مسلح کردن متحدانش، از جمله روسیه که برای جنگ در اوکراین، پهپاد به آن کشور ارسال می کند، اعمال میشود. قدرتهای اروپایی جنگ ژوئن را توجیه کردند و از مستمسک فریبندهی تلآویو و واشنگتن در توجیه حملاتشان به ایران حمایت کردند: بر این مبنی که ایران هرگز نباید سلاح هستهای داشته باشد و یا به عنوان تهدیدی برای امنیت منطقه مطرح باشد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) همچنان در حال نظارت بر تاسیسات هستهای ایران بود تا اطمینان حاصل کند که برنامه هستهای آن فقط برای اهداف غیرنظامی است و رافائل گروسی، رئیس آژانس، اذعان کرد که هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد ایران به دنبال تسلیحاتی کردن برنامه هسته ای خود است.
این اسرائیل است، نه ایران، که دهههاست به همسایگان خود حمله کرده است، از جمله تهاجم نسلکشی علیه فلسطینیان در غزه. این امر که اسرائیل حداقل ۱۰۰ بمب هستهای دارد به طور گسترده پذیرفته شده است. اسرائیل یکی از تنها پنج کشوری است که پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را امضا نکرده است و تأسیسات هستهای اش به روی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازرسی باز نیست.
قدرتهای اروپایی با درخواست «کاهش تنش» و «راه حل دیپلماتیک» از تهران خواستند که بدون قید و شرط در برابر تجاوز آمریکا / اسرائیل تسلیم شود. آلمان که به ویژه از حمایت ایران از روسیه علیه اوکراین خشمگین بود، همراه با بریتانیا و فرانسه، رهبری پیش بردن تحریمها را بر عهده گرفت. فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان و سرسختترین حامی جنگ با روسیه در اروپا، زمانی که اعتراف کرد اسرائیل با بمباران ایران — کشوری که با روسیه همسو است —«کار کثیف را برای همه ما انجام میدهد»، نگرش واقعی سیاستمداران اروپایی را به طور علنی بیان کرد.
سه کشور اروپایی از ایران خواستند که با از سرگیری مذاکرات مزورانه با آمریکا با وساطت عمان موافقت کند؛ مذاکراتی که همزمان با حمله آمریکا و اسرائیل به ایران در ماه ژوئن در جریان بود؛ به آژانس بینالمللی انرژی اتمی مجددا اجازه دسترسی به تاسیسات هستهای خود را بدهد، مسئله ای که پس از جنگ اسرائیل و آمریکا متوقف شده بود؛ و در مورد بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی که توسط آژانس گزارش شده بود، توضیحی کامل ارائه کند.
تهران تلاشهای فوق العاده ای را در آخرین لحظات برای برآورده کردن شرایط سه کشور اروپایی — علیرغم انتقادات شدید جناح محافظهکار ایران — انجام داد و با از سرگیری همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقت کرد. ایران مجموعهای از پیشنهادات را در مورد یک توافق هستهای جدید به مقامات ترامپ عرضه کرد و در مورد آنها مذاکراتی را در حاشیه افتتاحیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد انجام داد که ظاهرا توسط فرستاده امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، پذیرفته شد. اما سه کشور اروپایی، با پافشاری واشنگتن، این پیشنهادات را ناکافی خوانده و آنها را رد کردند. استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ به خاورمیانه، خواستار غنیسازی صفر و صدور اورانیوم غنیشده ایران به ایالات متحده شد.
اعمال مجدد تحریمها پس از شکست قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد صورت گرفت. قطعنامه ایی که توسط روسیه و چین برای یک تأخیر شش ماهه به منظور امکان بحثهای بیشتر برای کسب اکثریت آرا ارائه شده بود. روسیه این تحریمها را محکوم کرد و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه، قدرتهای امپریالیستی را به تضعیف اختیارات شورای امنیت و دنبال کردن تاکتیکهای فشار یکجانبه علیه ایران متهم کرد.
روسیه این تحریمها را بیاعتبار خواند و تصریح کرد که آنها را اعمال نمی کند. لاوروف گفت که این تحریمها «بالاخره سیاست غرب در کارشکنی برای یافتن راهحلهای سازنده در شورای امنیت سازمان ملل را افشا کرد و همچنین تمایل غرب برای گرفتن امتیازات یکجانبه از تهران از طریق باجگیری و زورگویی آشکار شد.»
همزمان، کشورهای عربی و مسلمان منطقه از اتمام حجت «می خواهی بخواه، نمی خواهی نخواه، همینه که هست» دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر این که حماس راهی جز موافقت با تصاحب قدرت توسط آمریکا در غزه و خلع سلاح خود ندارد، حمایت کردند.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در شورای امنیت گفت: «ایالات متحده به دیپلماسی خیانت کرده است، اما این سه کشور اروپایی هستند که آن را دفن کردهاند.» او به شورای امنیت گفت که مکانیسم ماشه «از نظر قانونی باطل، از نظر سیاسی بیملاحظه و از نظر اسلوب عملکردی ناقص» است.
با تجدید تحریمها، سه قدرت امپریالیستی با داشتن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، از جمله ایالات متحده که توافق هستهای مصوب سازمان ملل با ایران را کنار گذاشت، در مورد لغو تحریمها از حق وتو برخوردارند که این امر دست آنها را بیشتر باز میکند. بازگرداندن تحریمها به این معنی است که ایران ناقض قوانین بینالمللی تلقی شده و مشمول فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد میشود و زمینه را برای ایالات متحده آماده می کند که کل برنامه هستهای ایران را غیرقانونی و تهدیدی برای صلح بینالمللی اعلام کرده و حمله به این کشور را مشروعیت بخشد.
مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، که پس از نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک صحبت میکرد، فراخوانی مکانیسم ماشه را «ناعادلانه و غیرقانونی خواند. آنها میخواهند ما را سرنگون کنند... اگر شما جای ما بودید، چه میکردید؟» او به خبرنگاران گفت که پس از بازگشتش به ایران و مشورت با سایر مقامات، در مورد اقدامات تلافیجویانه تصمیم خواهد گرفت. « رویای به زانو درآوردن ایران یک خیال و توهم است. ما هرگز تسلیم چنین افراد کثیف و نفرت انگیزی نخواهیم شد. »
ایران، کشورهای فرانسه، آلمان و بریتانیا را به سوءاستفاده از روند مکانیسم ماشه متهم کرد و در ۲۷ سپتامبر سفرای خود را از این سه کشور برای مشورت فراخواند. ایران فسخ توافق جامع پادمان ۱۹۷۴ خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را که پارامترهای دسترسی و نظارت آژانس بر مواد هستهای را تعیین میکند، مطرح کرده است، در حالی که جناح تندرو ایران خواستار خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) شده است. مجلس ایران تهیه طرحی را در این زمینه آغاز کرده است و قبلا لایحهای را به تصویب رسانده بود که بر طبق آن تا زمانی که آژانس، ایمنی تاسیسات هستهای ایران را در برابر حملات بیشتر تضمین نکند، همکاری با آن معلق خواهد ماند.
به مبارزه علیه نسلکشی غزه و جنگ امپریالیستی بپیوندید!
