فارسی
Perspective

بازگشت پدیده کار کودکان به ایالات متحده: جامعه ای رو به قهقرا

در هفته گذشته، سنای آیووا لایحه‌ای را تصویب کرد که بسیاری از محدودیت‌های کار کودکان در آن ایالت را منحل میکند، انواع مشاغلی را که خردسالان می‌توانند به طور قانونی در آنها کار کنند را گسترش داده، حداکثر طول شیفت‌ها را افزایش می‌دهد و به موسسه ها اجازه می‌دهد شبانه آنها را تا دیر وقت به کار بگیرند.

این لایحه در مجلس قانونگذاری تحت کنترل جمهوری خواهان با مستمسک «مدرن سازی» قوانین کار کودکان آیووا ارائه شد. در واقع، گر چه در حال حاضر به نظر بی اهمیت می رسد، اما شروع یک قهقرای اجتماعی عظیم است. ایالات متحده، ثروتمندترین کشور جهان، هرگز از سخنرانی درباره «دموکراسی» و «حقوق بشر» برای دیگران خسته نمی شود. اما در اینجا، عمل وحشیانه کار کودکان، که زمانی گمان می‌رفت که کم و بیش در کشورهای پیشرفته صنعتی به زباله‌دان تاریخ سپرده شده است، بازگشته است.

در دهه ۱۸۰۰، سرمایه‌داران بهره‌کشی از کودکان را به این دلیل توجیه کردند که بنا بر یک مطالعه «از تنبلی و انحطاط روزمره جلوگیری می‌کند» و «خصلت صنعتی» را آموزش می‌دهد. امروزه، استدلال‌های تقریباً مشابهی برای توجیه بازگشت قوانین کار کودکان ارائه می‌شود. کیم رینولدز، فرماندار آیووا در اوایل این ماه گفت: «این تجربه خوبی است.» «می‌دانید، این به بچه‌ها چیزهای زیادی یاد می‌دهد، و اگر آنها وقت انجام این کار را دارند و می‌خواهند مقداری پول اضافی به دست بیاورند، فکر نمی‌کنم ما باید آنها را دلسرد کنیم.»

طبق گزارش موسسه سیاستگذاری اقتصادی ( ای پی آی )، در دو سال گذشته ۱۰ ایالت لوایحی را برای کاهش محدودیت های کار کودکان در ایالات متحده در نظر گرفته اند.  در سال جاری تاکنون هشت لایحه ارائه شده است، از جمله یک لایحه در مینه سوتا که به کودکان اجازه می دهد در محل های ساختمانی کار کنند. لایحه دیگری به تازگی در آرکانزاس قانونی شده است.

طبق همان مطالعه ای پی آی، تعداد خردسالان مرتبط با نقض قانون کار کودکان، بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ تقریباً ۴۰۰ درصد افزایش یافته و از ۱٫۰۱۲ به ۳٫۸۷۶ نفر رسیده است. این شامل تعدادی از رسوایی های معروف، از جمله استخدام ده ها کودک تا سن ۱۲ سالگی در یک کارخانه قطعات خودرو آلاباما و بیش از صد کودک در مشاغل خطرناک در یک کارخانه بسته بندی گوشت در ویسکانسین است. در هر دو رخداد، این کودکان عمدتاً مهاجر بودند، که یکی از فوق استثمار شده‌ترین و تحت ستم‌ترین لایه‌های طبقه کارگر آمریکا را تشکیل می‌دهند.

در واقع، کار کودکان هرگز به طور کامل در ایالات متحده لغو نشده  است و همچنان در مناطق روستایی به طور گسترده متداول است. تقریباً ۵۰۰٫۰۰۰ کودک بین ۱۲ تا ۱۷ سال در بخش کشاورزی کار می کنند و معافیت هایی برای کارهای کشاورزی وجود دارد که به کودکان ۱۰ ساله اجازه می دهد با اجازه والدین خود کار کنند. کشاورزی نیز معاف از حداقل دستمزد فدرال است، و دوباره، اکثراً کارگران مهاجر را استخدام می کند.

و البته، شرکت‌های آمریکایی با استثمار کودکان در بیگاری خانه های سراسر جهان سود می‌برند. بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی کار (آی ال او) در سال ۲۰۲۰، ۱۶۰ میلیون کودک در سراسر جهان − تقریباً از هر ۱۰ کودک، یکی− مشغول  به کار بوده اند که تقریباً نیمی از آنها در کارهای خطرناک بوده است. درصد کودکان در نیروی کار، که رو به کاهش بوده، از سال ۲۰۱۶ راکد مانده، و تعداد کل کودکان مشغول به کار ۸ میلیون نفر افزایش یافته است.

گزارش ای پی آی خاطرنشان می کند که ملاحظات اصلی پشت سر انگیزه لغو قوانین کار کودکان، جبران کردن کاهش شدید نرخ مشارکت نیروی کار برای جوانان ۱۶ تا ۲۴ ساله است که از آغاز قرن بیش از ۱۰ درصد کاهش یافته است. یکی از لابی‌گران صنعت خواربارفروشی در طول جلسه استماع سنای آیووا استدلال کرد که «این قانون مزخرفی است،» و افزود که این لایحه به معکوس کردن روند مشارکت کمک می‌کند.

این که جوانان بیشتری تصمیم می گیرند به جای ادامه کار در مشاغل  بدون شانس پیشرفت و بدون آینده، مدرسه را تمام کنند و برای کسب مدرک دانشگاهی ادامه دهند، برای طبقه حاکمه غیرقابل تحمل است. جوانان بیشتری باید به سمت مشاغل با دستمزد کمتر سوق داده شوند تا با بازار کار رو به انقباض که منجر به افزایش متوسط ​​دستمزدها شده است مقابله شود. نگران‌کننده‌تر این است که این مر باعث ترغیب روحیه سرپیچی بیشتر در میان کارگران شده است، که برای اعتصاب در صنایع یکی پس از دیگری فشار می‌آورند. در حالی که کمپین لغو قوانین کار کودکان توسط جمهوری خواهان رهبری می شود، این یک بخش از سیاست اقتصادی دولت بایدن و بانک مرکزی فدرال است که از افزایش نرخ بهره برای ایجاد بیکاری گسترده و کاهش دستمزدها استفاده می کنند.

سیاست جنگی امپریالیسم آمریکا در ملاحظات برچیدن حمایت از جوانان، نیز نه چندان کم اهمیت نیست. بودجه نظامی تریلیون دلاری و ده‌ها میلیارد دلاری که به طور معمول برای جنگ نیابتی ایالات متحده در اوکراین مورد تخصیص قرار می‌گیرد، و همچنین آمادگی‌های علنی برای جنگ با چین بر سر تایوان، مستلزم یک اقتصاد جنگی فوق‌استثماری است. نقشه هایی برای فرستادن صدها هزار جوان، خواه برای خدمت سربازی یا به دلیل مشکلات اقتصادی، برای جنگیدن و مردن برای امپریالیسم آمریکا در میدان های نبرد دوردست بر علیه قدرت های هسته ای، در حال تدوین است.

یک آزمون اساسی برای اینکه آیا جامعه در حال پیشرفت یا قهقرا است، رفتار آن با آسیب پذیرترین قشر جامعه، از جمله جوانان است. بر این اساس، آنچه که در ایالات متحده اتفاق می افتد، تصویری از کشوری را به دست می دهد که به سرعت در حال حرکت قهقرایی، ناشی از یک بحران عمیق و غیرقابل حل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.

در واقع، طبقه حاکم برای نزدیک به نیم قرن به طور سیستماتیک به استانداردهای زندگی کارگران حمله کرده است. اما به‌ویژه در چند سال اخیر، با توجه به بحران عظیم ناشی از بیماری جهان گیر احساس می‌شود که این امر به نقطه عطف خاصی رسیده است.

رعایت حقوق کودکان در دوران کودکی، دستاوردی اجتماعی که تنها از طریق مبارزه ای تلخ به دست آمد، همراه با هر دستاورد اجتماعی به دست آمده در طول بیش از یک قرن، اکنون در حال ملغی شدن است. شرایط زندگی طبقه کارگر به طور فزاینده ای شبیه شرایط قرن ۱۹ می شود.

این حقوق شامل:

هشت ساعت در روز و پنج روز کار در هفته. در کارخانه‌های سراسر ایالات متحده، غیرمعمول نیست که کارگران برای هفته‌ها بدون یک روز مرخصی یا شیفت ۱۲ یا حتی ۱۶ ساعته کار کنند. خدمه راه آهن ۲۴ ساعته در حال آماده باش هستند که آنها را قادر به گذراندن وقت با خانواده خود نمی‌کند.

مقررات ایمنی محل کار. نابود شده اند و آژانس های نظارتی با کمبود بودجه به حال خود رها شده اند، که منجر به یک سری حوادث وحشتناک صنعتی، مانند افتادن کارگران در فلز مذاب، له شدن توسط ماشین آلات، سوختن در اثر انفجار گاز و مسموم شدن توسط نشت های شیمیایی عظیم شده است.

حق تحصیل. سیستم مدارس دولتی در قالب مدارس هیات امنایی با رشد تخمینی تریلیون دلاری به بخش خصوصی واگذار می شوند. در شهرهای دیترویت و نیواورلئان، اکثر مدارس در حال حاضر خصوصی هستند. ضمنا، مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور در حال قطع برنامه ها و تعطیلی مدارس هستند.

بهداشت عمومی. انصراف از واکنش رسمی به بیماری جهان گیر منجر به مرگ بیش از ۱ میلیون نفر تنها در ایالات متحده شده است. پیشرفت‌های علم پزشکی، که می‌توانست برای جلوگیری از شیوع بیماری‌ها استفاده شود و حتی روش‌های شناخته شده برای قرن‌ها، نظیر ردیابی تماس و قرنطینه، به این دلیل که برای «اقتصاد» «خیلی پر هزینه» هستند، برچیده شده اند.

یک رقم شاخص پیامدهای تجمعی را به دست می دهد. یک کارگر جوان آمریکایی که معمولا با دستمزد اولیه ۱۶ دلار در ساعت در صنعت خودروسازی استخدام می شود، در واقعیت نسبت به میانگین درآمد کارگران تولیدی ایالات متحده در سال ۱۹۴۴ درآمد کمتری دارد. به عبارت دیگر، تمامی دستاوردهای حاصل از رونق پس از جنگ برای نسل جوان برباد رفته است.

کمک های کلیدی برای این ضد انقلاب اجتماعی توسط بوروکراسی اتحادیه ارائه شده است، که کاملاً در مدیریت و دولت ادغام شده اند. آنها تمامی دستاوردهای گذشته را تسلیم کرده اند تا موقعیت خود و حقوق شش رقمی که از حق الزحمه کارگران پرداخت میشود را حفظ کنند. در واقع، حتی دستمزدها در میان کارگران اتحادیه‌ای نسبت به کارگران غیر اتحادیه‌ ای رشد کندتری داشته است.

در همین حال، سود شرکت‌ها به بالاترین حد خود رسیده است و هر زمان که سرمایه‌گذاری‌های گمانه زنانه آنها تهدید به نابودی می شود تریلیون‌ها دلار بی درنگ در اختیار بانک‌ها قرار می‌گیرد،. افزایش نرخ‌های بهره، علاوه بر افزایش بیکاری، برای بانک‌های بزرگی مانند جی‌پی مورگان چیس که در سه ماهه آخر مالی خود بیش از ۵۰ میلیارد دلار درآمد داشته، سودهای بی‌سابقه‌ای به همراه داشته است.

جوانان آینده ای در سرمایه داری ندارند. تداوم وجود این شکل از جامعه مبتنی بر از بین بردن تمامی دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی گذشته است. از نظر پیشرفت های فنی و علمی، بشریت مدت ها پیش ابزارهایی را برای از بین بردن فقر، جنگ، بیماری های جهان گیر، تخریب محیط زیست و هر مشکل اجتماعی دیگر خلق کرده است. اینکه  امروز همگی این مشکلات با شدت تمام دوباره ظهور می کنند فقط به یک دلیل است: سیستم منفعت سرمایه داری.

چاره جوانان درگیر شدن آنها  در مبارزه برای سازماندهی مجدد سوسیالیستی سیاره ما و الغای استثمار سرمایه داری است، تا مسیری برای از سرگیری پیشرفت بشریت باز شود. کمیته بین المللی انترناسیونال چهارم به منظور ایجاد چنین جنبش بین المللی، راهپیمایی سالانه اول ماه مه خود را برگزار می کند. ما به خوانندگان جوان خود توصیه می کنیم: برای سوسیالیسم مبارزه کنید! در راهپیمایی اول ماه مه شرکت کنید و به جوانان و دانشجویان بین المللی برای برابری اجتماعی و حزب برابری سوسیالیستی بپیوندید!

Loading